هشت سال از توفیق خدمت به شما عزیزان در منطقه گذشت
سالهایی که به برکت ارتباط مستمر و بیشازپیش؛ مشکلات، نیازها و دغدغههای شمارا حس کردم.
در شروع دوره دوم خدمت، همهگیری بیماری کرونا پنجه در احوال ما انداخت و لبخندهایتان را پشت ماسکهای چندلایه پنهان کرد و فقط چشمها میتوانستند احساس و بزرگیتان را به خونگرمی پاسخ دهند و این بود که در تمامی آن سالها، به هر واسطه تلاش شد تا حلقههای ارتباطی و اتصال به مردم منطقهام قطع نشود. اما باید اعتراف کرد که آن فاصلهگذاری اجتماعی بدون آسیب نبوده و باعث شد بسیاری از جمعها و ملاقاتهای مستمر، کمرنگ شود که الحمدالله گذشت.
برخی اتفاقات سیاسی و امنیتی سال های گذشته در کشور عزیزمان نیز سِیلی بود که بارانهای مَسموم رسانهای نظام سلطه، قصد تخریب ذهنها و بر هم زدن قواره قلههای مرتفع و استوار اعتقادات هموطنانمان را داشت که باور عمیق مردم به اسلام و ارزشهای انقلاب، خون پاک شهدا و راهبری رهبر حکیم و عظیم آلشان انقلاب آنها را خنثی و کاری کرد تا گدازههای آن اقدامات شوم برعلیه خودشان فوران کند.
چه دشوار است انتخاب دوبارهی مسیر خدمت، درحالیکه آسیب پذیری در اقتصاد کشور و تبعات فراوان آن، دامنگیر معیشت مردم ما در جایجای کشور عزیزمان است.
چه دشوار است عقب کشیدن از میدان، اکنونکه تنها امید ما حراست از همین صداییست که از گلوی پر از بغض مردم و از اعماق قلب پر ایمان و امیدشان برمیخیزد.
ما خدای خود را گواه گرفتهایم که در وعدهی خود با شما صادق بودهایم. ما جوانیمان را دواندهایم و همچنان این بار امانت را باید به مقصد برسانیم.
نه اندوختهی دنیوی داریم، نه منتی برای خدمات ناچیزمان بر عهدهی کسی است. تنها خرسندیمان همین است که تا توانستیم کوشیدیم و همچنان دست بر نخواهیم داشت.
خود را فرزند شهر پاکمان دانستیم و وظیفهی ما تا پای جان ادامه دارد…
تا رب متعال چه بخواهد و مردم عزیز که صاحبان اصلی این راهاند تا چه حد کاستیها را بر ما ببخشند…اگرچه سختیهایش متفاوت از پیش بود؛ اما دستاوردهای آن با پیش، قابل قیاس نیست